[HIGHLIGHT=#ffffff]ریشه یابی واژه موسیقی[/HIGHLIGHT]
[HIGHLIGHT=#ffffff]لفظ موسیقی از واژه ای یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام
رب النوع شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد .
موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند (یک) در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و ... ، پسوند نسبت و منسوب است، اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود، مثل: موزیکو، موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل تغییر یافته آن در تلفظ فارسی به مزقان (مزغان) و مزغانچی به معنی موزیک و موزیکچی یا مطرب و نوازنده می باشد.
به تعابیر دیگر لفظ موسیقی در اصل به قاف مفتوح و الف مقصوره است که آن را مخففی از موسیقار از واژه های عرب می دانند که در زبان عربی ترکیبی از (موسی) به معنی نغمه و (قی) به معنی خوش و لذت انگیز می باشد.
کلمه موسیقی طبق گفته ها از قرن سوم هجری در ایران رایج شده و حکمای قدیم معتقد بودند که موسیقی معلول صداهای ناشی از تحرک و جنبش افلاک است و موسیقی علم تالیف الحان و ادوار و نغمات می باشد.
همچنین این واژه به آهنگی که گروهی از نغمات پی در پی و ترکیبی اطلاق می شود. به هر صورت موسیقی را هنر بیان عواطف و احساسات به وسیله اصوات گفته اند و مهمترین عامل آن را صدا و وزن ذکر نموده اند و همچنین صنعت ترکیب اصوات به لحنی خوش آیند که سبب لذت و انبساط روح گردد نامیده می شود.
ارسطو موسیقی را از شعب علم ریاضی می دانست و ابو علی سینا نیز در بخش ریاضی کتاب شفا موسیقی را ذکر نموده.
به هر طریق موسیقی امروز علم و هنری (یا صنعتی) وسیع و جهان شمول است که دارای بخشهای بسیار متنوع و تخصصی می باشد.[/HIGHLIGHT]
رب النوع شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد .
موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند (یک) در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و ... ، پسوند نسبت و منسوب است، اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود، مثل: موزیکو، موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل تغییر یافته آن در تلفظ فارسی به مزقان (مزغان) و مزغانچی به معنی موزیک و موزیکچی یا مطرب و نوازنده می باشد.
به تعابیر دیگر لفظ موسیقی در اصل به قاف مفتوح و الف مقصوره است که آن را مخففی از موسیقار از واژه های عرب می دانند که در زبان عربی ترکیبی از (موسی) به معنی نغمه و (قی) به معنی خوش و لذت انگیز می باشد.
کلمه موسیقی طبق گفته ها از قرن سوم هجری در ایران رایج شده و حکمای قدیم معتقد بودند که موسیقی معلول صداهای ناشی از تحرک و جنبش افلاک است و موسیقی علم تالیف الحان و ادوار و نغمات می باشد.
همچنین این واژه به آهنگی که گروهی از نغمات پی در پی و ترکیبی اطلاق می شود. به هر صورت موسیقی را هنر بیان عواطف و احساسات به وسیله اصوات گفته اند و مهمترین عامل آن را صدا و وزن ذکر نموده اند و همچنین صنعت ترکیب اصوات به لحنی خوش آیند که سبب لذت و انبساط روح گردد نامیده می شود.
ارسطو موسیقی را از شعب علم ریاضی می دانست و ابو علی سینا نیز در بخش ریاضی کتاب شفا موسیقی را ذکر نموده.
به هر طریق موسیقی امروز علم و هنری (یا صنعتی) وسیع و جهان شمول است که دارای بخشهای بسیار متنوع و تخصصی می باشد.[/HIGHLIGHT]